عاشق

 

اگه دستم به جدایی برسه

اونو از خاطره هام خط می زنم

از دل تنگ تموم آدما

از شب وروز خدا خط می زنم

اگه دستم برسه به آسمون

با ستاره ها قیامت می کنم

نمی زارم کسی عاشق نباشه

ماه و بین همه قسمت می کنم

وقتی گاهی من ودل تنها میشیم

حرفهای نگفتنی رو میشه دید

میشه تو سکوت بین ما دو تا

خیلی از ندیدنی ها رو شنید

قصه جدایی ما آدما

قصه دوری ماست از خودمون

دوری من وتو از لحظه عشق

قصه سادگی گمشدمون...شش

| چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:,| 16:33 | مرتضی|

یاس يعني يک بغل خاطره ها
قصه ها اما بسي ناگفته ها

ياس يعني بوي خوب خواستن
ياس يعني يک بغل برخاستن

ياس يعني انتها ، آغازها
بي دلي در کوچه ها ، در باغها

ياس يعني عاشق و معشوق و عشق
يا س يعني کوچ کردن سوي عشق

ياس يعني کوره سو سوي اميد
در دل خسته دلان بي اميد

ياس يعني يک غم بي شادي
در کنــــــــــــــار دريا بي آبي

ياس يعني پهلوي بشکسته در
خواب رفته غيرتها آهسته تر

ياس يعني ميخ ظلم در کام وفا
زخمي خسته دلِ جور و جفا

ياس من ، آهسته تر اشکت بريز
پشت در بنشسته آن يار عزيز

ياس من ، غيرت در او موجي زند
ذوالفقار، در درد خاموشي زند

ياس من ، خاري درون چشم اوست
استخواني در گلو و فم اوست

ياس من ، کمتر تو غم ابراز کن
چشم خود بر عاشقانت باز کن

ياس من ، غم بر دل ياران مکن
بيش از اين آتش بر اين هجران مکن

ياس من ، مولا کلامش خامُش است
عشق من ، گويا درونش آتش است

ياس من ، اشک تو جانش مي برد
عشق تو ، هستي به کامش مي برد

ياس من ، بي تو علي تنها و تنها مي شود
در حريم ياد تو از درد منها مي شود

ياس من ، اورا تسلي مي دهند ؟!
يا به دور از کين تشفي مي دهند ؟!

از غم تنهائيش در شادي و سرور
از ني بيماريش مست غرور

جز تو آخر کيست يار و ياورش
درد نوش و دردمند و همسرش

در ديار راد مردي مانده است
از ديار ناکسيها خسته است

راد مردان هم رهان کوي او
کمترينان دشمن بدخوي او

ياس من ، گر مي روي بي او مرو
جان مولا ، تنهاست او ، بي او نرو

| چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:,| 16:7 | مرتضی|

De$ign:khanoomi